عزیز خان مُکری آجودان باشی – سردار کل، از دولتمردان برجسته و با کفایت ایران در زمان ناصرالدین شاه، و از برکشیدگان شخص امیرکبیر است که گفته میشود جمله مشهور: «عزیزا، بیا تا عزیزت کنم» سخنی است که امیر به وی گفته و قصدش انتصاب وی به ریاست کل قوای نظامی ایران بوده است.(1) سردار، دختر امیر از همسر اولش را به همسری گرفت و جزء خانواده امیر در آمد. به دلیل همین سوابق بستگی و همکاری با امیر، پس از قتل وی از آسیب دشمن امیر (آقا خان نوری) مصون نماند و در اواخر 1273ق با سعایتهای آقا خان چندی از مقام سرداری برکنار شد.(2).
عزیزخان در اعدام برخی از سران عائله بابیه نظیر قرة العین و سید حسین یزدی (کاتب مشهور باب) دخالت داشت(3) و قتل قرة العین به دستور مستقیم وی و توسط غلام سیاهش صورت گرفت که منابع بهائی از وی با عنوان «سیاه خونخوار» یاد کردهاند(4) و خود بهاء نیز در «لوح ورقاء» با خشم تمام از وی با عنوان «سیاه روسیاه دل سیاه» نام میبرد. علاوه، زمانی که ناصرالدین شاه توسط بابیان ترور شد، عزیز از مقامات بلند پایهای بود که مأموریت جستجو و تعقیب بابیان، و کشف شبکه ترور آنان، به وی محوّل شد(5) و او در این تعقیب و مراقبت، اسامی برخی از آنها را تهیه و به شاه داد تا دستگیر و محاکمه شوند.(6) پس از کشف و دستگیری شبکه ترور نیز در مجازات آنان شرکت جست و مجازات سید حسین یزدی (کاتب باب) به دست وی و همکاران نظامیش صورت گرفت.(7).
عزیزخان سردار چندی پس از قتل باب به حکمرانی آذربایجان منصوب شد و در زمان حکومت وی، علمای تبریز نزد وی شکایت بردند که: جماعت بابیان در تاریکی شب به محل اعدام باب می روند و آنجا را زیارت میکنند، و از وی خواستند آن مکان را ویران سازد. سردار البته، به ملاحظه خسارت مالی، حکم به انهدام آن مکان نداد، «لکن امر نمود در جلوی حجرات سربازخانه، طاقی از آجر و گچ بنا نهادند، چنانکه دیوار حجره[ای] که هیکل» باب «بر آن آویخته شد» پشت «طاقها مانده از» چشمها «مستور گردید«.(8).
1) فتنه باب، تعلیقات عبدالحسین نوایی، ص 272.
2) مجموعه اسناد و مدارک فرخ خان امینالدوله، به کوشش کریم اصفهانیان، صص 112ـ113 و 149.
3) مطالعالانوار؛ تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص 608؛ الکواکب الدریه، آواره، 1 / 321 ـ322.
4) رحیق مختوم، «قاموس لوح مبارک قرن«، عبدالحمید اشراق خاوری،1 / 603.
5) روزنامه وقایع اتفاقیه، ش 82، پنجشنبه 10 ذیقعده 1268، قسمت مربوط به تفصیل واقعه ترور شاه توسط بابیان. نیز ر.ک، فتنه باب، اعتضاد السلطنه، بخش تعلیقات عبدالحسین نوایی، ص 82.
6) ر.ک، نامه ناصرالدین شاه به میرزا آقاخان نوری (موجود در موزه لندن(، یغما، سال 14، ش 8، آبان 40، ص 377.
7) روزنامه وقایع اتفاقیه، ش 82، ص 86؛ قبله عالم، امانت، ص 294.
8) ظهور الحق، فاضل مازندرانی، 3 / 17ـ 18.