با امیر الشعرای فراهانی (1) نیز مصادقتی داشته و اشعار زیرین را محض پاسداری از فضل و دانش امیری و رعایت حق ارادتی که از او بظهور آمدی ساخته و بدو فرستاده است:
سزد ار سجده برد میر فراهانی را
گر زخاقان گذرد مرتبه خاقانی را
ای امیر قرشی زاده کت اعجاز سخن
بند بر ناطقه زد منطق سبحانی را
عرق از خجلت تشبیب تو از نیل گذشت
چهرهی طبع منوچهری دمغانی را
مدعی گوگله کم کن که بهر خس ندهند
فیض روح القدسی رتبهی حسانی را
شعر ارا همه گر سحر حلالست حدیث
دیده بگشا و ببین آیت عمرانی را
تا نیامد بسخن نطق تو معلوم نبود
کابر نیسان زکه آموخت در افشانی را
گر شوم ختم سخن بر تو امیری چه عجب
کاخرین پایه همین است سخن دانی را
کوس تسخیر فروکوب که در کشور نظم
بخت بر نام تو زد سکهی قاآنی را
در پاسخ نامه و چامهی حجة الاسلام. امیری هم اشعاری را که فرسنگها از اغراق و نفاق دور میباشد ساخته و بدو تقدیم داشته. این است آن چکامه.
1) میرزا صادق ادیب الممالک از سلسله مرحوم میرزا ابوالقاسم قائم مقام بوده، در سال 1307 در ایام حکمرانی امیر نظام گروسی به تبریز آمده تا آن وقت پروانه تخلص داشت. سپس امیر الشعر القلب و امیری تخلص کرد سال 1310 از تبریز رفته در سنه 1314 با امیر نظام برگشته سال 1316 نائب رئیس مدرسهی لقمانیهی تبریز شده و روزنامهی ادب را نوشته است. استاد نامبرده سال 1277 قمری متولد و سنه 1336 در تهران فوت کرده است.