جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

استدلال به روایات (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

برای حقانیت ادعای باب و بهاء به چند روایت نیز استدلال شده است که ما به دلیل رعایت اختصار، بعضی از مهمترین آنها را ذکر می کنیم:

1- روایاتی که در آنها گفته شده مهدی موعود با امر تازه و کتاب جدید و راه و روش نو و شیوه قضایی جدید قیام می کند. گلپایگانی ضمن ذکر این روایات در ص 295 تا 297 فرائد می گوید این روایات به روشنی دلالت می کند که مهدی موعود مقام پیامبری خواهد داشت نه اینکه تابع دین و پیامبر دیگری باشد زیرا دارای کتاب نو است که ناسخ قرآن است و دارای سنت و دین جدید که ناسخ سنت پیامبر اسلام و دین آن حضرت است.

پاسخ: گلپایگانی این روایات را از کتاب بحارالانوار مجلسی نقل می کند. درحالی که در همین کتاب مجلسی صدها روایت را نقل می کند که همگی آنها دلالت دارند بر اینکه مهدی موعود و قائم (عج) جز مقام وصایت و خلافت پیغمبر مقام دیگری نخواهد داشت و آن حضرت نیز مانند یازده امام قبل از خود ماموریتش حفظ دین اسلام و ترویج و تبلیغ آن خواهد بود و همانگونه که هیچ یک از آن یازده امام پیشین ادعای پیغمبری نکردند، مهدی موعود هم نخواهد کرد. در همین روایاتی که گلپایگانی به آنها استدلال کرده همین مطلب ذکر شده و یا مطالبی درباره مهدی موعود گفته شده که به هیچ وجه بر باب و بهاء تطبیق نمی شود و گلپایگانی آنها را چون به ضررش بوده نیاورده است و فقط با آوردن یک کلمه از روایت مانند کتاب جدید و امر جدید و مانند آن خواننده را به اشتباه انداخته است. اما مراد از تجدید دین و مانند آن که در این روایت و روایات دیگر آمده این است که پس از گذشت زمان و پس از آنکه مردم بسیاری از احکام اسلام را زیر پا گذاشته و یا تغییر داده و تحریف کرده اند، حضرت مهدی اسلام حقیقی و همان اسلامی را که پیامبر اسلام آورده بودند از نو حیات می بخشد و برپا می دارد مردم از آنجا که از اسلام فاصله گرفته اند به گمانشان او دین جدیدی آورده است. بر این مطلب، روایاتی که نام ائمه و به ویژه اوصاف حضرت مهدی را بیان می کند، شهادت می دهد.

2- از استدلالات دیگر گلپایگانی برای حقانیت دعوت باب استدلال به احادیثی است که دلالت بر جوان بودن مهدی موعود در هنگام ظهور دارد. گلپایگانی در این رابطه می گوید: مطابق مضمون این احادیث شریف چون نقطه اولی (یعنی علیمحمد باب عز اسمه الاعلی) در آغاز شباب و غضاضت غصن، ظهور فرمود ارباب قلوب مریضه بی درنگ آن حضرت را تکذیب کردند چه قائم را پیر هزار ساله می پنداشتند نه جوانی بیست و پنج ساله.

پاسخ: همان طور که قبلا نیز تذکر دادیم روش گلپایگانی در بسیاری از این استدلالها این است که فقط قسمتی از روایات را که تا حدودی با ادعای خودش مطابقت دارد می آورد و از ذکر بقیه حدیث خودداری می کند. اگر احادیثی را که درباره حضرت مهدی (ع) وارد شده ملاحظه کنید خواهید دید که همین ائمه ای که فرموده اند حضرت مهدی (ع) در هنگام ظهورش از نظر قیافه ظاهری جوان است همان ائمه هم در احادیث زیادی تصریح کرده اند که آن حضرت در موقع ظهور از نظر سن واقعی، دارای سن زیادی هستند ولی به حسب صورت ظاهری به اراده و قدرت خداوند مانند جوان کمتر از چهل ساله به نظر می رسند.

علاوه براینکه در همین احادیث اوصاف دیگری برای مهدی موعود ذکر شده است که یکی از آن اوصاف هم بر علیمحمد باب صادق نیست. آیا باب فرزند نهم امام حسین (ع) است و یا نه واسطه نسلش به آن حضرت منتهی می شود؟ آیا چنانکه وارد شده حضرت عیسی پشت سر باب نماز می خواند؟ آیا ولادت او مخفی بود؟ آیا عمر باب طولانی بود؟ آیا بیعت هیچ سلطان طاغی بر گردن او نبود یا اینکه به عکس پیوسته از دست حکومت در فشار و فرار بود و در نهایت هم به دست حکومت گرفتار و زندانی و اعدام شد؟ گذشته از این دهها علامت و نشانه دیگر برای کیفیت ادعای او و حوادثی که مقارن با ظهور او اتفاق افتاده و مطابقت ندارد که ما در پایان بحث روایات، قسمتی از این علائم و نشانه ها را ذکر خواهیم کرد.

گلپایگانی برای اثبات ادعای باب به این روایت نیز تمسک کرده است: حارث همدانی که از اصحاب مشهور حضرت علی است روایت کرده که آن حضرت فرمود: مهدی چشمانی نافذ و موهایی پیچیده دارد و در گونه آن حضرت خالی است و نقطه شروع ظهورش از مشرق خواهد بود گلپایگانی چند روایت دیگر شبیه این روایت را نیز آورده و به مسئله ظهور حضرت مهدی از مشرق که دراین روایات آمده استدلال کرده و می گوید این گونه روایات بر باب و بهاء تطبیق می شود چرا که آنان از ایران و سوریه و عکا که در شرق دنیا قرار دارند ظهور کرده اند.

تمسک به این اوصاف بیشتر به اوهام شبیه است تا استدلال و از سادگی و علایق مردم و جاذبه های جوانی و خودخواهی خود باب بیشتر بهره می برد تا نیروی عقل، علاوه بر آنکه باز هم این گونه روایات ناقض نقل می شود.