جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

از معجزات بهاء

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از جمله معجزات معکوس حضرات اینکه عباس افندی را یک پسری بود حسین افندی در کوچکی درد گلو گرفته بود می‏خواست بمیرد مادرش آمد پیش بها که بها دوباره عمر دهد پس از شتاب زیاد به دامن الوهیت بها بالاخره باز آن پسر مرده و بها گفت که او خود را فدای بنی نوع خود نموده دیگر درد گلو تمام شد!!!

چه توان کرد که بهائی‏های کالانعام این حرف‏های دروغ را معجزه خود قرار داده‏اند ولی از آن غافلند که پنجاه سال متجاوز است در عکا و حیفا سکونت دارند با وجود این تظاهرات یک نفر را نتوانسته‏اند موقن بکنند چنانچه عباس افندی در نطقش شکایت از اهالی عکا و حیفا می‏نماید قوله (آنچه محبت به اهالی این دیار بکنید فائده ندارد تا آخر

و در اینکه از ایشان قادر نشده‏اند کسی را موقن به بهائیت نمایند استبعادی ندارد زیرا از خوف آن‏ها اظهار عقیده نیز نتوانسته‏اند بکنند و چنانچه حضرت آیتی و آقای نیکو در کتب خود شرحی راجع بر این قضایا و نماز گذاردن عباس افندی در خلف مفتی آن‏ها و روزه گرفتن شان در ایام رمضان مرقوم داشته‏اند یاد دارم وقتی که از مراغه حرکت کرده چند روزی در تبریز اقامت شد عازم حرکت به سمت قزوین و تهران بودم در محفل روحانی تبریز مشورتی کردم پس از مذاکرات آقا میرزا محمد علی خان رکن الوزاره که شخصی ادیب و فاضلی بود خدا رحمتش کند حضور داشت به عنوان نصیحت گفت (پسر جان تصور نکنی که بهائیت در حقیقت رسمیتی پیدا کرده باشد هنوز دین بهائی رسمی نشده لهذا مراعات حکمت در

امور در گفتار و کردار لازم است دلیل بر این آنکه حضرت عبدالبها هنوز هم در مسجد اسلام نماز اسلامی می‏کند و در ایام رمضان روزه می‏گیرد و نکاح و ازدواج را به رسم اسلام مجری می‏دارد و حتی در موقع انعقاد مجالس بهائی نظر به اینکه فتنه‏ی احداث نشود و کسی بوئی از حقیقت بهائیت نبرد یک نفر کوری قاری قرآن در مجلس حاضر می‏کنند که سر کار آقا (یعنی عباس افندی) پول زیاد هم عنایت می‏نماید که قرآن تلاوت می‏کند