جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اختتام و اعتذار (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

البته اهل بصیرت دانند که ابطال ساخته پرداخته‏های هشتاد ساله‏ی حضرات که با سرمایه‏ی ملیونها پول ایران صورت بسته به این مختصر کشف و نشر و تألیف و طبع صورت نخواهد بست و با این بضاعت مزجاة که من بنده به آن موصوفم همه را نتوانم در معرض نمایش گذاشت از این رو ناچارم که عجالتا این جلد را هم خاتمه دهم زیرا زمام قلم از دست رفته و بیش از آنچه در نظر بود انجام شده چه بنا بود کتاب ما از صد و پنجاه صفحه تجاوز نکند و اینک خیلی متجاوز شده ولی به قدری مطالب ناگفته باقی مانده است که باز هم ناگزیر از آنم که علاقه‏مندان به این موضوع را به جلد سوم منتظر دارم خاصه با اینکه چهار مرحله‏ی را که در نظر داشتیم بپیمائیم هنوز به اواخر مرحله‏ی سوم آن نرسیده باید ختم کنیم و مرحله‏ی چهارم را که مخصوص مقام شوقی افندی و مراتب اخلاقیه‏ی ایشان است برای جلد سوم ذخیره نمائیم و اگر چه طردا للباب در مرحله‏ی سوم هم شطری گفته شد ولی حق سخن ادا نشده است و به علاوه بسی چیزها هم از مراحل سه گانه مذکوره از قلم افتاده است و یا موفق به تألیف و یا گراور سازی پاره‏ی عکوس و خطوط و مدارک آن نشده‏ایم فضلا از اینکه درخواست شخص محترمی از اصفهان هم صورت نگرفت که خواستار شده بود شرح زبان اسپرانتو داده شود تا مردم بدانند به هیچ وجه مربوط به مذهب بهائی نیست و بهائی‏ها خود را

به آن بسته‏اند و این هم مثل همان اشخاص محترمی است که به دروغ از شرق و غرب به خود نسبت می‏دهند. و کذا راجع به صلح عمومی و مرام مجمع اتفاق ملل و الغای وطنخواهی که بعضی مفید و بعضی مضر خوب و بد به هم آمیخته مبادی خود قرار داده‏اند و ابدا مربوط به ایشان نبوده و فقط دام و وسیله‏ی ریاست است که برای خود اتخاذ کرده‏اند مجملا در این مباحث شرح مستوفی باید گفته شود و نیز فلسفه اینکه چرا چند نفر از بی‏دین‏های یهود از یهودیت دست کشیده به حضرات چسبیده و سنگ صاحب الزمان اسلام را بیش از خود اسلام بر سینه می‏زنند خاصه با رساله‏هایی که در جلد اول گفتیم از قلم محترم مطلعی صادر شده و برای یهود و نصاری خیلی مفید است و نیز در تشکیلات بهائی که محفل روحانی ایشان تقلید از پارلمان و محفل اصلاحشان تقلید از عدلیه است و بر سر هم خیانت بینی است در سیاست تماما باید گفته شود؟

و همچنین راجع به اعمال مبلغین و من جمله صدر فریدنی که مبلغ مشهور حضرات بود و دو سیه‏های اعمالش از بابت دزدیدن و فروختن دختری به فاحشه خانه و کثیر من امثالها در عدلیه موجود است که پس از محکومیت بهشت سال حبس بهائیان او را فرار داده‏اند و هنوز متنکرا در خانهای ایشان در گوشه و کنار زندگی می‏کند بعد از آن که میرزا اسحق حقیقی خودش اظهار تنفر از او می‏کرد راجع به ایامی که در منزل او مقیم بوده و بدچشمی می‏نموده! و هکذا راجع به سیاست ناظر پدر (روح الله خان محبوس) که ناظر میرزا حسینعلی بود و رفتار بهائیان با او و قضایای بسیاری از آن قبیل که موجب بیداری و آگاهی افراد است از پرده بیرون آید

پس بدیهی است که خوانندگان محترم باید انتظار جله سومی هم داشته باشند اگر حیات من باقی باشد و الا افکار باید متوجه آثار قلم آقای نیکو گردد تا بعون الله تعالی گفتنیها گفته شود خواه در جامعه مؤثر شود یا نشود

(حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس)

و الله یؤید من یشاء علی ما یشاء و هو بکل شیئی قدیر

عکس شوقی و پسران میرزا باقر خان که در چاپ‏های 1 و 2 بود با گزارش زیر آن از شرح حمام و غیره ولو به تلویح در اینجا عمدا حذف شد زیرا موقع آن گونه سخنان گذشته است. (آیتی)

(پایان)